جعبه لایتنر یک روش کارآمد برای فراگیری لغات و ... می باشد که در آن از کارتهای نمایش یا همان فلش کارتها به نحو موثری استفاده می شود. این روش که توسط یک ژورنالیست علمی آلمانی به نام سباستین لایتنر (Sebastian Leitner) در دهه هفتاد میلادی ابداع گردید به شما کمک می کند تا بدون تلاش بسیار مطالب را از حافظه کوتاه مدت خود به حافظه بلند مدت منتقل نمایید.
آزمایشات روانشناسان و نیز تجربه نشان می دهد حدود 75% هر آنچه را که ما از
بر می کنیم پس از حدود 48 ساعت فراموش می کنیم. حتی پس از 20 دقیقه ممکن است 40%
آن را فراموش کنیم!
پس از 8 روز تنها 20% مطالب را در ذهنمان نگه می داریم و در واقع به حافظه درازمدت منتقل می کنیم. ما می توانیم از فراموش کردن لغاتی که قصد بخاطر سپردن آنها را داریم اجتناب کنیم بشرط آنکه آنها را بطور منظم تکرار نماییم.
روش کار
جعبه لایتنر یک جعبه ساده است که از چند خانه تشکیل شده است و خودتان هم می توانید با کمک چوب، مقوا و ... یکی بسازید. خانه شماره 1 از همه کوچکتر و خانه شماره 5 از همه بزرگتر است (مانند شکل بالا).
لغت انگلیسی را روی کارت و معنی (به همراه تلفظ، جمله نمونه و ...) را پشت آن بنویسید. همیشه کارتها را طوری در خانه ها بگذارید که پرسش ها روبروی شما باشد.
شما لغتهای تازه را که روی کارتهای نمایش (فلش کارت) نوشته اید پس از به خاطر سپردن در خانه شماره 1 قرار می دهید. فلش کارتها بر اساس میزان یادگیری شما از یک خانه به خانه دیگر جابجا می شوند. وقتی معنی لغت یک کارت نمایش را بدرستی به خاطر آوردید آن را به خانه شماره بالاتر و پشت بقیه کارتها منتقل می کنید. اگر یک کارت به درستی پاسخ داده نشود باید به خانه اول و پشت بقیه کارتها منتقل شود.
خانه ها باید پس از یک زمان مشخص (یا وقتی که پر شده اند) مرور شوند و سپس به خانه های بالاتر یا پایین تر جابجا شوند. خانه شماره 1 هر دفعه باید مرور شود ولی خانه های بالاتر به ترتیب در بازه های زمانی طولانی تر. مثلا خانه شماره 2 یک روز در میان، خانه شماره 3 هر سه روز یکبار، خانه شماره 4 هفته ای یکبار و خانه شماره 5 هر دو هفته یک بار. البته اینها قطعی نیستند و شما با توجه به شرایط آنها را تنظیم می کنید.
بدین ترتیب هر چقدر لغات مرور شده سخت تر به خاطر آورده شود بیشتر مرور خواهد شد و بر عکس. در این روش شما بیشتر وقتتان را صرف مطالعه لغاتی می کنید که سخت تر و چالش برانگیزتر هستند. لغاتی که بخوبی فرا گرفته اید فقط گهگاهی مطالعه خواهند شد تا فراموش نشوند.
کارتهایی که از خانه شماره ۵ با موفقیت بیرون بیایند در حافظه بلند مدت شما خواهند ماند. بدین ترتیب دیگر می توانید با خیال راحت آنها را دور بریزید!
جعبه لایتنر نرم افزاری
علاوه بر جعبه لایتنر فیزیکی، نرم افزارهای مشابهی هم وجود دارند که دقیقا از همان اصول پیروی می کنند، ضمن اینکه از بعضی جهات مزیتهایی هم دارند، از جمله:
• خطر بیرون ریختن کارتها و جابجا و قاطی شدن آنها وجود ندارد.
• ذهن خود را درگیر محاسبات و جابجایی کارتها نمی کنید و خود نرم افزار همه کارها را برای شما انجام می دهد.
• همه چیز در رایانه شما ذخیره می شود و هیچ فضای فیزیکی اشغال نمی شود.
• هیچ محدودیتی در تعداد لغات وجود ندارد و حتی می توان لغات و موضوعات را طبقه بندی کرد.
• امکان افزودن صدا و تصویر به هر لغت جهت فراگیری بهتر لغت و تلفظ وجود دارد.
• همزمان چند نفر می توانند از آن استفاده کنند.
1- ایجاد شور و هیجان در فراگیری زبان
همه زبانآموزان دوست دارند که به خوبی انگلیسی صحبت کنند. آنها از این فکر که قادر باشند «روان» صحبت کنند و با دیگران به انگلیسی ارتباط برقرار کنند به هیجان میآیند. اما آنها معمولاً توجهی به خود فرآیند آموزش ندارند. در نظر بیشتر زبانآموزان، فراگیری زبان انگلیسی یک اجبار است - چیـزی که مجبور به انجام آن هستنـد، ولی میلی به آن ندارنـد. آنهـا در فراگیری زبان انگلیسی هیچ لذتی نمیبینند. بطور خلاصه، بیشتر زبانآموزان دوست دارند که انگلیسی صحبت کنند ولی دوست ندارند به فراگیری زبان انگلیسی مشغول باشند. این اولین و مهمترین مشکلی است که پیش روی یک زبان آموز قرار دارد، زیرا کسی که تمایلی به فراگیری یک زبان خارجی نـدارد، آن را بـه خوبی فرا نخواهـد گـرفت. اگـر شما «انگلیسی» را دوست نداشتـه باشیـد، «انگلیسی» هم شما را دوست نخواهد داشت!
اگر میخواهید که زبانآموز موفقی باشید، لازم است که خود فرآیند آموزش را هم دوست داشته باشید. لازم است که زمانی را که صرف فراگیری انگلیسی میکنید، به عنوان وقت تفریح یا استراحت خود به حساب آورید. به عنوان مثال، شما باید از موارد زیر لذت ببرید:
به طور آرمانی، فراگیری زبان بایستی برای شما یک تفریح به حساب بیاید. شما باید خود را یک «زبانآموز» قلمداد کنید - کسی که فراگیری زبان انگلیسی را به عنوان یکی از فعالیتهای مورد علاقهاش انتخاب کرده است.
2- ایجاد اولین تغییر در زندگی
تصمیم برای فراگیری زبان انگلیسی نیازمند ایجاد تغییراتی در زندگیتان میباشد. به عنوان مثال تصمیم میگیرید که هر روز 30 دقیقه برای خواندن یک کتاب انگلیسی وقت بگذارید و بر این تصمیم پافشاری میکنید. ایجاد یک تغییر کوچک ولی دائمی در زندگی راحت نیست، مخصوصاً اگر فراگیری زبان «سرگرم کننده» به نظر نرسد. به هر حال،زبانآموزان باید به خاطر داشته باشند که اگر روزی 15 دقیقه به مطالعه انگلیسی بپردازند، نتیجه بهتری میگیرند تا اینکه مثلاً هر یک ماه یکبار، یک روز کامل را به این کار اختصاص دهند.
3- ایجاد تغییرات دیگر در زندگی
اگر چه ایجاد اولین تغییر، خود کار دشواری است، ایجـاد تغییرات بعدی نیـز سخت است. بسیاری از زبانآموزان اولین گام را برمیدارند (مثلاً مطالعه روزانه یک کتاب بـه زبان انگلیسی) و همانجا متوقف میشوند. آنها خود را درگیر فعالیتهای «انگلیسی ساز» نمیکنند.
یک زبانآموز خوب مجموعهای از فعالیتها (خواندن متن، تماشای برنامههای زبان اصلی، تمرین تلفظ و ...) را در اختیار دارد و هر کدام را بر اساس حال و هوای خود انتخاب میکند. یک فعالیت به خودی خود کافی نیست، زیرا اولاً شما زودتر خسته میشوید و ثانیاً به شما طیفی از مهارتهای زبان ارائه میدهد که نوعاً بسیار محدود است. به عنوان مثال خواندن متون انگلیسی نمیتواند تلفظ شما را تقویت کند، اگر چه میتواند گرامر، دایره لغت و مهارتهای نوشتاری و درک مطلب شما را تقویت کند.
« استرس کلمه (word stress) » در درک مطلب شنیداری نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. زبان انگلیسی یک زبان «استرس محور» میباشد که این بدان معنا است که سیلابهای خاصی استرس بیشتری نسبت به بقیـه دریافت میکنند، در حالیکه از روی کلمات فاقد استرس به سرعت میگذریم. انگلیسیزبانان به طور طبیعی استرس کلمات را به کار میبرند. این آنقدر برای آنها طبیعی است که حتی نمیدانند دارند از آنها استفاده میکنند. در بسیاری از زبانها، از جمله فرانسه و ژاپنی، هر سیلاب با «تأکید» مساوی و یکسان تلفظ میشود. بنابراین این دسته از غیر انگلیسی زبانان اغلب با دو مشکل مواجه هستند:
اما «استرس کلمه (word stress)» دقیقاً چیست؟ انگلیسی زبانان هر سیلاب را با شدت یکسانی بیان نمیکنند، بلکه یک سیلاب را با استرس (تکیه) تلفظ میکنند. آنها یک سیلاب را بلند و واضح و بقیه سیلابها را آرامتر بیان میکنند.
سه کلمهی photographer ، photograph و photographic را در نظر بگیرید. این سه کلمه اگر چه هم خانواده هستند، اما استرس هر کدام در جای متفاوتی قرار گرفته است:
PHO to graph
pho TO grapher
pho to GRA phic
همه کلماتی که بیش از دو سیلاب دارند، دارای یک سیلاب استرس دار یا مؤکد هستند:
TEAcher, jaPAN, CAnada, aBOVE, converSAtion, imPORtant, deMAND, etc.
اگر شما در صحبتهایتان به درستی از استرس کلمات استفاده کنید، به سـرعت هر دو مهـارت درک مطلب شنیداری و تـلفظ خـود را تـقـویـت خواهید کرد. |
انگلیسی زبانان بیشتر به سیلابهای «استرس دار» دقت میکنند و نه به سیلابهای «خفیف». اگر شما در صحبتهایتان به درستی از استرس کلمات استفاده کنید، به سرعت هر دو مهارت درک مطلب شنیداری و تلفظ خود را تقویت خواهید کرد.
هر موقع که چیزی به انگلیسی گوش میدهید (مثلاً رادیو یا یک فیلم زبان اصلی) به استرس هر کدام از کلمات دقت کنید. اولین قدم شما این است که آن را بشنوید و تشخیص دهید. در مرحله بعد شما میتوانید آن را به کار برید!
وقتی لغت جدیدی را یاد میگیرید، باید مکان استرس آن را هم بیاموزید. اگر یک دفـترچه لغت دارید، موقع یادداشت یک لغت جدید حتماً نشان دهید که کدام سیلاب دارای استرس است. اگر نمیدانید میتوانید به یک دیکشنری مراجعه کنید. در دیکشنریها معمولاً سیلاب استرسدار را با یک علامت ( ' ) نشان میدهند (قبل یا بعد از سیلاب استرسدار).
علاوه بر استرس کلمه (word stress)، باید استرس جمله (sentence stress) را هم درست ادا کنید.
بطور کلی کلمات استرسدار در یک جمله عبارتند از: اسمها، افعال اصلی (مانند read, visit و ...)، صفتها و قیدها. کلمات دیگر یعنی حروف تعریف، افعال کمکی، ضمایر و ... در جمله استرس نمیگیرند. (دقت کنید سیلابهای استرسدار را با کلمه استرسدار اشتباه نگیرید.)
جمله زیر را با صدای بلند بخوانید:
The beautiful mountain appeared transfixed in the distance.
حالا این جمله را با صدای بلند بخوانید:
He can come on saturdays as long as he doesn't have to do any homework in the evening.
اگر چه جمله دوم تقریباً 30% طولانیتر از جمله اول است، ولی برای بیان هر دوی آنها زمان یکسانی مورد نیاز است، زیرا در هر جمله پنج کلمه استرسدار وجود دارد.
یک تمرین
چند جمله را از یک کتاب انتخاب کنید و روی یک کاغذ یادداشت کنید. نخست سیلاب استرسدار هر کلمه را مشخص کنید (با استفاده از یک دیکشنری خوب) و سپس زیر کلمات استرسدار یا مؤکد در هر جمله را خط بکشید. بعد از آن، هر جمله را با صدای بلند بخوانید و دقت کنید که کلماتی که زیرشان خط کشیدهاید را با تأکید بیشتری ادا کنید و از روی بقیه کلمات به سرعت بگذرید.
اگر شما این تمرین را بطور مرتب انجام دهید از پیشرفت سریع تلفظ تان شگفتزده خواهید شد!
آزمون آیلتس (IELTS = International English Language Testing System ) جهت سنجش میزان آمادگی داوطلبان برای ادامه تحصیل، فراگیری مهارتهای تخصصـی و یا کار و اقامت در کشـورهای انگلیسی زبان طراحی شده است. ایـن آزمون مشترکاً توسط دانشگاه کمبریج، کنسول بریتانیا (British Council) و مرکز آیلتس استرالیا در بیش از 500 مرکز در 120 کشور جهان برگزار میشود و سالانه چیزی حدود یک و نیم میلیون نفر در آن شرکت میکنند.
این آزمون در دو نوع مختلف موجود میباشد: آکادمیک (Academic) و عمومی (General Training). افرادی که قصد تکمیل تحصیلات خود در دانشگاههای انگلیسی زبان را دارند (کارشناسی به بالا) باید از نوع آکادمیک این آزمون، و افرادی که به منظور گذراندن دورههای کوتاهمدت فنی و حرفهای، اخذ دیپلم، کار و یا اقامت قصد سفر به کشورهای انگلیسی زبان همچون انگلیس، ایرلند، استرالیا و نیوزیلند را دارند، میتوانند در نوع عمومی این آزمون شرکت کنند.
آشنایی با بخشهای مختلف آزمون
در آزمون آیلتس کلیه مهارتهای اصلی آموزش زبان، یعنی مهارتهای شنیدن، صحبت کردن (مصاحبه)، خواندن و نوشتن (Listening, Speaking, Reading, Writing) مورد ارزیابی قرار میگیرند. اگر چه دو بخش شنیدن و صحبت کردن در هر دو نوع آکادمیک و عمومی کاملاً یکسان است، ولی دو بخش دیگر (خواندن و نوشتن) به صورت جداگانه و متفاوت برگزار میشود.
جدول زیر مدت زمان تخصیص یافته به بخشهای
مختلف این آزمون را نشان میدهد:
Time to Answer each question |
Number of questions |
Total amount of time allotted |
Sub-test |
45 seconds |
40 |
30 minutes |
Listening |
~ 45 seconds |
40 |
60 minutes |
Reading |
30 minutes |
2 |
60 minutes |
Writing |
- |
- |
11-14 minutes |
Speaking |
Total test time: ~ 2 hours 45 minutes |
نمره قبولی
در آزمون آیلتس هیچ حد نصابی برای قبولی وجود ندارد، بلکه مؤسسات و دانشگاههای مختلف حد نصاب مورد قبول خود را دارند.* بطور کلی 9 نمره یا band در نظر گرفته شده است که در آن نمره 9 عالی، نمره 7 خوب، نمره 5 متوسط و نمره 3 به پایین ضعیف محسوب میشود. در زیر band های مختلف این آزمون بیان شده است:
4 Limited user 3 Extremely limited user 2 Intermittent user 1 Non user 0 Did not attempt the test
|
9 Expert user 8 Very good user 7 Good user 6 Competent user 5 Modest user
|
*بیشتر دانشگاهها
حداقل نمره کلی 6.5 را می خواهند به شرطی که نمره هر بخش از 6 کمتر نباشد ( البته
این قاعده کلی است و هر دانشگاه شرایط خاص خود را دارد ).
به خاطر سپردن لغتهای یک زبان خارجی می
تواند یکی از بخشهای خسته کننده در فراگیری زبان باشد. خوشبختانه روشهای مختلفی
برای سرعت بخشیدن و نیز لذت بخش کردن آن وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم:
کارتهای نمایش ( Flash cards )
استفاده از کارتهای نمایش سریعترین روش برای مرور لغاتی است که نیاز به تکرار
دارند. این روش بسیار مؤثر و در عین حال کم هزینه است.
روش کار بدین صورت است که یک دسته کارت مقوایی، در اندازهای که در جیب جا شوند، تهیه میکنید، در یک روی آن لغت انگلیسی را مینویسید و در سمت دیگر کارت
معنی آن را به فارسی وارد میکنید. همانطور که کارتها را مرور میکنید، لغتها را به دو دسته تقسیم میکنید: آنهایی که معنی آن را فوراً به خاطر میآورید و آنهایی که به راحتی نمیتوانید معنی آن را به خاطر آورید. به مرور لغتهایی که هنوز به آنها
تسلط پیدا نکردهاید آنقدر ادامه میدهید تا اینکه مطمئن شوید آنها را بخوبی یاد گرفتهاید.
دفتر لغت
سعی کنید حتماً یک دفتر لغت مناسب تهیه کنید و هر موقع که به لغت جدیدی برخوردید آن را در دفترتان یادداشت کنید. فقط به نوشتن لغت و معنی آن اکتفا نکنید. بعضی از مواردی که میتوانید در دفترتان ثبت کنید عبارتند از: توضیح انگلیسی معنی لغت، مترادف ها، متضادها، تصاویر، جملات نمونه (به انگلیسی)، علائم فونتیک، نوع کلمه (اسم، فعل و ...)، نکات گرامری (قابل شمارش، غیرقابل شمارش و ...)، کلمات هم خانواده و ....
کارهای جالبتری هم می توانید انجام دهید: مثلاً میتوانید خودتان با لغت جدید یک جمله بسازید و یادداشت کنید. و یا صفحاتی را به موضوعات خاصی اختصاص دهید؛ مثلاً حیوانات، رنگها و شکلها، پول، مسافرت، غذاها و میوه ها و ....
تصویر سازی ذهنی
در این روش شما یک لغت انگلیسی را با یک لغت فارسی که تلفظ یا املای مشابهی دارد، به نحوی مرتبط می کنید که الزاماً از لحاظ معنایی با هم ارتباطی ندارند. بعنوان مثال اگر شما برای اولین بار به لغت tongue (تانگ: به معنی زبان) برخوردید، متوجه میشوید که تلفظ آن شبیه تانک در فارسی است. بنابراین میتوانید در ذهنتان مجسم کنید که بجای زبان، یک تانک از دهان کسی در حال خارج شدن است!
مثال دوم: فرض کنید شما به لغت در valorous به معنی شجاع بر میخورید. در این حال میتوانید در ذهن خود چنین مجسم کنید که در کنار دریا ایستادهاید و مشغول تماشای والها هستید. والها یکی یکی به سطح آب میآیند ولی به محض اینکه شما را میبینند میترسند و فرار میکنند، تا اینکه یک وال روس (یک وال از کشور روسیه) به سطح آب میآید و بجای اینکه از شما فرار کند، به سمت شما میآید. شما با خود میگویید: وال روس، شجاع است!
این تکنیک به شما کمک میکند تا هر چه بهتر معانی لغات را بخاطر بسپارید. همچنین گفته میشود که هرچقدر تصویر ساخته شده عجیبتر باشد، به خاطر آوردن آن هم آسانتر خواهد بود.
تکرار، تکرار و تکرار!
مطالعات نشان میدهند که احتمال فراگیری لغاتی که بیش از 8 بار به هنگام مطالعه متنهای مختلف دیده میشوند، بسیار بیشتر از لغاتی است که کمتر تکرار شدهاند. همچنین زبانشناسان به اتفاق معتقدند که تکرار لغات با صدای بلند به از بر کردن آنها کمک زیادی میکند. بنابراین گاهی همین تکرار کردن ساده حافظه شما را برای بخاطر سپردن لغات دشوار یاری میکند. در ضمن توصیه میشود که جمله کاملی را که لغت مورد نظر را در خود دارد، از بر کنید و یا چند بار با صدای بلند تکرار نمایید.
جعبه لایتنر
جعبه لایتنر (همان جی 5) روش بسیار موثری برای حفظ کردن لغات است که در آن به کمک یک سری کارتهای نمایش و تکرار آنها به یادگیری لغات می پردازید. در این روش لغاتی که یاد گرفتن آنها دشوار است با تکرار زیاد به حافظه بلند مدت شما منتقل می شوند.
مطالعه آزاد
شما میتوانید دایره لغات خود را با مطالعه آزاد افزایش دهید، اگر چه بسیاری از زبانشناسان ادعا میکنند که در ابتدا باید بین 3000 تا 5000 لغت و هم خانوادههای آنها را فرا بگیریم تا این توانایی را پیدا کنیم که معنی دقیق لغات را با توجه به متن آن پیدا کنیم. پس تا آنجا که میتوانید وقت آزاد خود را برای مطالعه متنهای انگلیسی (داستانهای کوتاه، اخبار و مقالات و ...) اختصاص دهید. وقتی به لغت جدیدی بر میخورید، ابتدا سعی کنید معنی آن را از روی بقیه متن حدس بزنید و سپس با مراجعه به دیکشنری معنی دقیق آن را پیدا کنید.
طبقهبندی لغات
با طبقهبندی کردن لغات، بخاطر سپردن آنها راحتتر میشود. به مثال زیر
توجه کنید:
VEGETABLES Celery کرفس Cauliflower گل کلم Pea نخود Onion پیاز Carrot هویج |
FRUIT Pear گلابی Peach هلو Apple سیب Cherry گیلاس Melon خربزه |
شما همچنین میتوانید لغاتی را که از لحاظ دستوری، ریشهای، معنایی و ... با هم مرتبط هستند، یکجا یاد بگیرید:
child بچه, childhood بچگی , childish بچگانه, childless بیبچه (بیاولاد)
و سخن آخر اینکه هیچ کدام از روشهای فراگیری لغات کامل نیستند و هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. بهترین راه این است که همه این روشها را با هم تلفیق کنید.